به گزارش پایگاه
خبری بورس پرس، سه اقتصاددان با اعلام 8 توصیه برای بهبود روند کنونی بورس و اقبال
سهام ریالی درگفت و گو با دنیای اقتصاد ، پیشبینی کردند تا تغییرات اساسی در نحوه
سیاست گذاریهای دولت اتفاق نیفتد، بازار سرمایه اوضاع رو به رشد پایداری را
تجربه نخواهد کرد.
·
جایگزینی
برای روشهای کهنه دولتی
حمید میرمعینی:
پذیرش اینکه دولت در جایگاه بزرگترین و اصلیترین بازیگر اقتصاد و بازار سرمایه
بهعنوان بدترین بازیگر شناخته میشود، سخت است اما واقعیت دارد. دولت بیبرنامه
و بیپول، راحتترین و البته آسیبزاترین راهکارها را برای جبران کسری بودجه
برمیگزیند و بهجای انضباط مالی و کاهش ریخت و پاشهای بیفایده،
بدون در نظر گرفتن تبعات اقتصادی و اجتماعی به تامین این کسری از طریق چاپ پول
بدون پشتوانه و افزایش نرخ کلیه منابعی که در اختیار دارد تصمیم میگیرد و این کار
را با افزایش مالیاتها، عوارض و تعرفهها انجام میدهد.
غافل از اینکه
در نهایت این تصمیمات معیشت مردم را در معرض شدیدترین آسیبها قرار میدهد.
تبعات این حکمرانی غلط اقتصادی در قالب تورم، کاهش سودآوری یا حتی زیاندهی صنایع،
کاهش ارزآوری، کاهش سرمایهگذاریهای جدید و اشتغالزایی و فرسودگی صنایع بروز پیدا
میکند که در یکچرخه رو به زوال، دولت و در آخر مردم، مقصد این آسیبها خواهند
بود.
اینکه چرا
دولتها نمیتوانند از چرخه خود آسیبی خارج شوند و دست از خودزنی بردارند،
عمدتا به عدمآگاهی از الگوها و راهکارهای نوین و ناکارآمدی بدنه تصمیمساز و سیاست
گذار برمیگردد. اگرچه محدودیتهای ناشی از تحریم نقش مهمی در کاهش درآمدهای
دولت داشته، کسری بودجه ساختاری از سال ۷۲ و در تمامی دولتها بود و بهرغم
تکرار ۳۰
ساله، هنوز دولتها نتوانستند از این درد مزمن رهایی یابند و همچنان بزرگترین
عامل تورم، کسری بودجه و تامین آن از روشهای غیرعلمی و سنتی باقیمانده است.
از جمله روشهای
نوین و البته جسورانهای که میتواند همیشه مدنظر قرار گیرد جهتدهی نقدینگی و
تشویق به سرمایهگذاری است که در هیچیک از دولتها مورد استفاده و توجه ویژه
قرار نگرفته است. چرا که میزان آشنایی دولتمردان با کارکرد و ظرفیت بازار سرمایهگذاری
و اثرات مثبت آن بر ایجاد درآمد برای دولت از طریق دریافت مالیات بیشتر بهواسطه ایجاد
درآمدهای بیشتر بنگاههای اقتصادی، افزایش ایجاد اشتغال و درآمد سرانه، افزایش
حجم فروش منابع و انفال مثل نفت و گاز و منابع معدنی بهواسطه توسعه زنجیرههای
ارزش، افزایش منابع ارزی بهواسطه افزایش صادرات غیرنفتی و درآمدهای تعرفهای و
بسیاری از سربارههای مثبت سرمایهگذاری، کافی نیست یا اینکه اعتقادی به سرمایهگذاری
بخش خصوصی ندارند.
به همین دلیل
بدون توجه به آثار مثبت سرمایهگذاری به محض مشاهده حاشیه سود بهزعم دولت نامتعارف
اقدام به بازپسگیری و از مزیت خارج کردن آن صنعت از طریق افزایش حقوق دولتی میکنند
که نتیجه همان میشود که سالهای متوالی نرخ تشکیل سرمایه ثابت دارای روند نزولی
میشود و سرمایهگذار بخش خصوصی بهجای ایران در خارج از مرزها سرمایهگذاری میکند
و عطای سرمایهگذاری در ایران را به لقا میبخشد.
به نظر میرسد
آنچه این روزها برای ساماندهی به اقتصاد لازم است تدوین و اجرای برنامه جامع
ساختارهای سیاست گذاری برای سرمایهگذاری است. به نحوی که علاوه بر تعیین چارچوب و
قیمتگذاری بلندمدت برای استفاده از حقوق دولتی، ساز و کارهای تشویقی و تسهیل فضای
کسب و کار برای سرمایه گذاران تعیین شود تا صنعت سرمایهگذاری به جایگاه والا و
بیبدیل نائل آید. بهمنظور تدوین این برنامه چه نهادی بهتر از متولی بازار سرمایه
که هم متولی حفظ حقوق و امنیت سرمایهگذاران است و هم رسالت تامین مالی بنگاههای
اقتصادی را برعهده دارد.
به نظر میرسد
تا زمانیکه توجه ویژهای به بخش سرمایهگذاری نشود و دولت هم بهجای استفاده
از روشهای نوین ایجاد درآمدهای بودجهای از روشهای منسوخ و سنتی استفاده کند نهتنها
از این باتلاق خارج نمیشود بلکه هر روز بیشتر به ورشکستگی نزدیک میشود. قطعا
بازارسرمایه هم متاثر از این تصمیمات خواهد بود و تا زمانی که چرخه درست تصمیمگیری
برای سیاست گذاریهای اقتصادی اصلاح نشود، بازار سرمایه هم به رسالتهای اصلی
دست نخواهد یافت و همیشه مورد تعرض و بیمهریهای دولت قرار خواهد گرفت.
بنابراین در
وصف حال و روز فعلی بورس، میتوان پیشبینی کرد تا زمانی که تغییرات اساسی در نحوه
سیاست گذاریهای دولت اتفاق نیفتد، بازار سرمایه هم اوضاع رو به رشد پایداری را
تجربه نخواهد کرد و صرفا عوامل خارج از حیطه اختیارات و تصمیمات دولت از جمله
بازارهای جهانی، تورم یا نرخ ارز باعث رونق کاذب، مقطعی و موجی خواهند شد.
·
بازار
سرمایه دور از رقابت
وحیدشقاقی
شهری: بازار سرمایه با توجه به ارزش ذاتی داراییهای شرکتها بسیار ارزنده است و
چنانچه ارزش واقعی شرکتها با تجدید ارزیابی داراییها صورت گیرد، نشان خواهد
داد قیمتهای کنونی بسیار پایین هستند. با این حال به دلیل اشتباهات در سیاست گذاریهای
اقتصادی، اقتصاد دستوری، بیثباتی متغیرهای کلان اقتصادی و تبعات تغییرات مکرر
مصوبات بر سودآوری شرکتها ، بازار با ریسک بالا مواجه بوده و منفی است.
ضعف نهادهای
راهبر بازار سرمایه نیز مزید بر علت شده تا بازار نزولی باشد و تا زمانی که این ایرادات
برطرف نشود، اعتماد برنخواهد گشت و نقدینگی به بازار روانه نخواهد شد. مشکلات حاکم
بر سودآوری شرکتها از جمله تامین برق و گاز شرکتهای تولیدی هم هنوز وجود دارد و چشمانداز
سودآوری شرکتها را با ابهام مواجه کرده است. بنابراین چند توصیه برای بهبود روند
کنونی بازار مطرح میشود.
- تقویت نهادهای بازار سرمایه
همچون نهادهای ناظر و شفافساز
- جلوگیری از تغییرات مکرر
قوانین و مقررات حاکم بر سودآوری شرکتها
- جلوگیری از اقتصاد دستوری
- طراحی نهادهای اثرگذار بر
سرمایهگذاری بلندمدت در بازارسرمایه
- تجدید دارایی شرکتها
- تشکیل نهادهای مطالبهگر
همچون تشکل حامی منافع سهامداران خرد
- جلوگیری از معاملات الگوریتمی
تا زمانی که عمق بازار اندک است
- طراحی و بازنگری ابزارهایی
برای جلوگیری از رویکرد نوسانگیری کوتاهمدت توسط حقوقیها و بازارگردانها.
مسئله دیگر
وجود شرکتهای شبهدولتی در بازار است که عمدتا از انتخاب هیاتمدیره تا سیاست
گذاری به نحوی تابع دولت هستند و موجب دور شدن بازار سرمایه از شرایط رقابت شدند.
بنابراین تا زمانی که تکلیف شرکتهای شبهدولتی مشخص نشود، عملکرد بازار منبعث از
تصمیمات دولت و بهشدت پرریسک خواهد بود.
·
سهامداران
خرد و مداخلات دولت
محمد ناطقی:
این روزها بازار سرمایه حال و روز خوشی ندارد. شاخص بورس بعد از سقوط مرداد سال ۹۹ و پس از گذشت بیش از سه
سال همچنان بازدهی منفی ثبت کرده در حالی که بازارهای رقیب همچون طلا، دلار، مسکن
بازدهی بهتری را ثبت کردند. بورس در سهسال اخیر بدترین بازدهی را بین تمامی
بازارها ثبت کرده است. بخشی از این بازدهی نامناسب را میتوان نتیجه ابرحباب سال
۹۹
دانست اما علت بخش دیگر آن مداخله بیش از حد دولت در اقتصاد و بازار سرمایه است.
مداخله دولت سبب حباب مثبت سال ۹۹
و ایجاد حباب بزرگ دیگری در بازار سرمایه شد.
شاید بزرگترین
مشکل بازار سرمایه در شرایط کنونی را بتوان اقتصاد و قیمتگذاری دستوری دانست.
دولت تقریبا در تمامی شئون اقتصادی مداخله میکند از قیمت بلیت هواپیما تا قیمت
فروش دلار شرکتهای پتروشیمی، قیمت فروش محصولات ایرانخودرو و... . مداخله گسترده
در اقتصاد سبب شده مردم امید چندانی به تولید و آینده اقتصاد و گرایشی به فعالیتهای
مولد نداشته باشند.
هرچقدر سطح
ریسک در اقتصاد بالا برود، مردم با نرخهای P/ E پایینتری حاضر به سرمایهگذاری در
بازار سرمایه هستند. با توجه به مشکلات گستردهای که دولت در اقتصاد ایجاد کرده،
مردم نیز به سرمایهگذاری در اقتصاد بدبین شدند و نتیجه تحت فشار بودن بازار
سرمایه است. رفتار دولت در تعیین نرخ خوراک پتروشیمی به قیمت ۷ هزار تومان سبب شد بخش
مهمی از بازار نسبت به آینده بازار و مداخلات دولت بدبین شود.
به نظر میرسد
شاخص بعد از فشارهای سنگین دولت به کف نزدیک شده است. نسبت ارزش دلاری بازار
سرمایه به حدود ۱۸۰میلیارد
دلار رسیده که این عدد حدود کفهای تاریخی چند سال گذشته بازار سرمایه است. تنها
در دوران جهش ارزی سال گذشته بازار سرمایه اعداد پایینتر از این را لمس کرده بود.
نسبت قیمت به سود آیندهنگر بازار براساس تحلیلها به کمتر از ۷ مرتبه رسیده و در بازار
سهمهای بسیاری با نسبت P/ E کمتر
از ۵ مرتبه
پیدا میشود که نشان میدهد بازار سرمایه به محدوده جذاب رسیده است. باقی نسبتهای
بنیادین بازار سرمایه همچون P/ S یا
نسبت قیمت به فروش نشان می دهد بازار سرمایه به محدوده کف رسیده و جای مناسبی برای
سرمایهگذاری است.
سهامداران
خرد طی سهسال گذشته زیان سنگینی را تجربه کردند. امروز در کوچه و بازار هرگاه اسم
بازار سرمایه میآید، مردم خشمگین میشوند و آن را جایی برای تامین مالی دولت میدانند.
دولت با رفتارها سبب شد مردم نسبت به بازار سرمایه بسیار بدبین شوند. با این حال
به نظر میرسد فرصتهای موازی کسب سود نیز محدود شده و دیگر جای رشد بالاتری
نخواهند داشت. بازار مسکن، ارز و طلا نیز بعید است بازدهی بالاتری را در این دوره
کسب کنند. به نظر میرسد فرصت مناسبی برای چیدن سبد سرمایهگذاری مناسب است.
طبق دادهها
، فروش روزانه نفت ایران به بیش از یک میلیون بشکه در روز رسیده و دولت تا حد بسیار
توانایی کنترل نرخها را پیدا کرده است. همین عامل سبب شده بورس امیدی به رشد قیمت
دلار نداشته باشد و بخش مهمی از بازار که از طریق رشد قیمت دلار به بازدهی بالاتری
میرسد، دیگر همچون گذشته رشد نخواهد کرد. بنابراین در این دوره احتمالا سهامی
که بیشتر فروش آنها ریالی است و بازدهی بهتری کسب خواهند کرد، گروههای سیمانی و
ساختمانی، برخی از نمادهای خودرویی، غذایی، دامپروری و گروههایی هستند که مستعد
رشد بیشتر در این بازارند.